لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 36 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
اندیشه های امام خمینی ( ره )
اسلامى شدن دانشگاهها در نگاه امام خمینى
یکى از مهمترین عوامل اسلامى شدن دانشگاهها تدوین صحیح علوم انسانى بر اساس علوم اسلامى، هماهنگ با آخرین پیشرفتهاى علوم انسانى در مغرب زمین مىباشد. اما در اینجا باید نکاتى را در تحقق این امر بنیادین و سرنوشتساز در عرصه دانشگاهها و مراکز آموزشى مورد توجه جدى قرار داد و آن اینکه در اسلام بعد از تاریخ صدر آن با عدم فعلیت تاریخى و سیاسى نظام ولایت در زمان حیات ائمه خصوصا بعد از شهادت امام حسن (ع) تا ظهور انقلاب اسلامى ایران، جنبه سیاسى و اجتماعى اسلام که در عرصه حکومت در انحصار خلفاى بنىامیه و بنىعباس و بعدا سلاطین مستبد قرار گرفت، از جنبه فکرى، اعتقادى و معنوى آن جدا گشت و در نتیجه با وجود رشد علوم الهى و حتى طبیعى و ریاضى در تاریخ و تمدن اسلامى، علوم انسانى از جامعه شناسى تا علم سیاست و اقتصاد به علت عدم وجود آزادیهاى سیاسى به انحطاط کامل گرایید تا بعد از نهضت مشروطه، با روى کار آمدن حکومت وابسته پهلوى، با وجود طرفدارى این رژیم در غربى کردن جامعه اسلامى مجددا به علت فقدان استقلال و آزادیهاى ملى و سیاسى، علوم اجتماعى و انسانى علیرغم تاثیرپذیرى سطحى و صورى از تفکر و تمدن غرب مجال رشد و نضج کافى نیافت. تا با ظهور انقلاب اسلامى و تشکیل نظام مقدس مبتنى بر ولایت و رهبرى حضرت امامخمینى (ره)، مسائل معنوى و علوم دینى با جنبههاى سیاسى، اجتماعى و مادى، پیوندى مستحکم یافت که بعدا مىبایست در انقلابى فرهنگى با تبیین و تفسیر علمى این پیوند مقدس به صورتى علمى و دانشگاهى در عرصه تدوین علوم انسانى بر اساس مبانى اصیل اسلامى که بعد از شهادت امام حسن مجتبى (ع) تا ظهور انقلاب اسلامى ایران به علت ظهور و حاکمیتحکومتهاى غیر دینى و مستبد مسکوت ماند، صورت مىپذیرفت. اما متاسفانه عدم تحقق این امر اساسى بعد از وقوع انقلاب اسلامى بتدریج موجب ازدیاد فقر فرهنگى در زمینه علوم انسانى و تجربى جدید و در نتیجه باعث تشدید وابستگى فکرى برخى از اساتید دانشگاهى ایران به غرب گردید و این امر نیز تاکنون موجب ظهور برخى بحرانهاى فکرى، سیاسى و دانشگاهى در این سرزمین گردیده است و امروز بعد از تحقق نظام ولایت در این کشور با تهاجم و شبیخون فرهنگى غرب، دانشگاههاى ایران عرصه تاخت و تازاندیشههاى ضد اسلامى و ضد ولائى گشته است تا به حدى که برخى از مراکز پژوهشى علمى و فکرى کشور نیز متاسفانه تحت تاثیر این امواج سهمگین غیر اسلامى قرار گرفتهاند. تا به آنجا که مقام معظم رهبرى درباره این امر خطیر و حساس با صراحت هشدار داده و مکررا فرمودهاند "آینده نظام وابسته به اسلامى کردن دانشگاهها مىباشد" زیرا مىدانیم که همه مسوولین نظام بدون استثناء درآینده همانند گذشته با تحصیل رسمى در دانشگاهها و یا در خارج از آن تحت تاثیر وضعیت فکرى و اجتماعى آن مىباشند. آنچه در این مورد ذکر آن بسیار سرنوشتساز مىباشد این است که از آنجا که بزرگترین پیام فرهنگى حضرت امام خمینى (ره) در ارتباط با نحوه تدوین علوم انسانى دانشگاهها بر اساس حقایق و تعالیم معنوى اسلامى در این فرموده موجز اما بسیار عمیق ایشان خلاصه مىشود که "تمام علوم چه علوم طبیعى باشد و چه علوم غیرطبیعى باشد، آنکه اسلام مىخواهد، آن مقصدى که اسلام دارد این است که تمام اینها مهار بشود به علوم الهى و به توحید بازگردد"
2
اندیشه های امام خمینی ( ره )
(1) .اندیشمندان و اساتید متفکر و متعهد دانشگاهى و حوزوى مىبایستبا نوعى وحدت فکرى و با نوعى همفکرى علمى به تدوین علوم انسانى جدید با استفاده از برخى دستاوردهاى علوم جدید در غرب براساس مبانى فکرى و علمى علوم اسلامى و حقایق مکتب بزرگ اسلام مبادرت ورزند تا قادر به ایجاد تحول و تحقق انقلاب فرهنگى مورد نیاز کشورمان گردند تا به این وسیله هم برخى معضلات عمیق فرهنگى کشورمان مرتفع گردد و هم رسالت جهانى و فرهنگى عمیق انقلاب بزرگ اسلامى در سطح جهان بحران زده معاصر محقق گردد.
در اینجا لازم استبراى فهم عمیق جمله مذکور حضرت امام که در دنیاى علمى و فکرى امروز جهان غرب و معاصر مورد توجه برخى بزرگترین متفکران معاصر قرن حاضر مىباشد اشاراتى کنیم (تا مشخص گردد که امر تدوین علوم انسانى جدید بر اساس حقایق دین اسلام که یکى از مهمترین ارکان اسلامى شدن دانشگاهها و همه مراکز فکرى و آموزشى کشور استخود نیاز به کارى فکرى و نظرى در سطح همه علوم اسلامى و بشرى با حضور همهاندیشمندان اصیل اسلامى و عالم به معارف جدید بشرى دارد و به همین علت جز با تفکر و اجتهادى زنده و همه جانبه و جدید ممکن نمىباشد به عبارت دیگر تحقق این امر اساسى نیازمند یک جهاد فرهنگى و علمى بزرگ مىباشد که تنها با صدور چند بخشنامه عملى و یا نصیحت واندرز اخلاقى در سطح دانشگاهها هرگز ممکن نمىباشد.
در اینجا براى اینکه به ژرفاى سخن بزرگ معظمله وقوف کامل یابیم نظر یکى از بزرگترین فیزیکدانان و جهانشناسان تمام تاریخ علم مغرب زمین یعنى"ماکس پلانگ" را در نیمه اول قرن حاضر متذکر مىگردیم "به این ترتیب به جایى مىرسیم که علم حدودى را که از آنها نمىتواند تجاوز کند معین مىنماید و در عین حال نواحى دیگرى را نشان مىدهد که از حوزه فعالیت وى خارج است... نقطه عزیمت ما از سرزمین یک علم خصوصى بود و در ضمن به یک رشته مسائل رسیدیم که همه جنبه فیزیکى خالص داشتند ولى در پایان کار از جهانى که فقط جنبه حسى داشتبه یک جهان واقعى متافیزیکى رسیدیم.
4
اندیشه های امام خمینی ( ره )
(2)
"برخى موانع اسلامى شدن دانشگاهها"
البته تحقق سخن حضرت امام (قدس سره) مبنى بر لزوم بازگشت همه علوم به علم شریف توحید نیازمند تحقق "انقلاب فرهنگى" بزرگى است که متاسفانه تاکنون در عرصه دانشگاهها و مراکز پژوهشى تحقق نیافته است زیرا غالب اساتید رشتههاى فلسفه و الهیات و عرفان که مىبایست تاکنون به تدوین چارچوب و تعریف دقیقى از نگرش اسلام در خصوص جهان بینى فلسفى متناسب با تفکر و تمدن معاصر جهان براى هدایت علوم انسانى پایه و فنى اهتمام مىورزیدند با بىتفاوتى و سکوت از اهتمام به چنین مساله سرنوشتسازى خوددارى نمودند و حتى برخى از آنها با وجود اعتقادات دینى و آشنایى با تفکر جهان غرب، حضور در چنین عرصه حیاتى و ارتباط غیر مستقیم و علمى با عرصه حکومت و سیاست کشور اسلامى را نوعى کار "ایدئولوژیک" و سیاسى صرف تلقى کردند. از سوى دیگر با وجود چنین خلاء و فقر فرهنگى، بعضى از اساتید علوم اجتماعى، اقتصادى و سیاسى که فاقد فهم عمیق نسبتبه مبانى فلسفى براى ایجاد چارچوب مورد نیاز انقلاب فرهنگى در این سرزمین الهى مىباشند، تحت تاثیر مکاتب اجتماعى و سیاسى غرب با طرفدارى ازبینش و فرهنگ علوم انسانى غرب، مروج غربگرایى در عرصه علوم انسانى و سیاسى مىباشند و در این میان برخى از متخصصان علوم پایه و فنى که مطالعاتى آزاد در مباحث فلسفى و دینى دارند با تلاش در "عصرى کردن معرفت دینى" سعى در انطباق اسلام با مکتب "نئوپوزیتوسیم" غرب که در واقع مروج مکتب "ماتریالیسم جدید و علمى" مىباشد دارند و در این جهت گروه کثیرى از عالمان علوم پایه و فنى به صورت سطحى و شخصى معتقدند که علوم مذکور هیچ ارتباطى با رشتههایى چون فلسفه و خصوصا عرفان و الهیات و دین ندارند و بلکه در تباین و تخالف باعلوم مذکور هستند و خود داراى قلمروى کاملا مستقل مىباشند. چنین بینش مادى و حسى هم اکنون در میان بسیارى از دانشجویان و برخى اساتید علوم پایه و فنى و همچنین علوم اجتماعى و سیاسى به علت فقدان و حضور یک جریان نیرومند و مترقى فرهنگ اسلامى که درگذشته با متفکران و بزرگانى چون علامه طباطبایى، استاد شهید مطهرى و... چنین بینش اصیل و بنیادین براى نسل گذشته را فراهم نمودند و این تلاش عظیم فرهنگى در انطباق متعادل تعالیم عالیه اسلام با مقتضیات عصرجدید خود زمینه فرهنگى مورد نیاز را براى تاسیس حکومت و انقلاب اسلامى در دو دهه گذشته بوجود آورد، نداى اقتباس کامل تفکر و تمدن غرب از جمله توسعه فرهنگى، اقتصادى و سیاسى و همچنین کسب علوم جدید و حتى بینش برخى مکاتب فلسفى و الحادى و اومانیستى مغرب زمین را در برخى مراکز دانشگاهى و پژوهشى سر دادهاند تا به این وسیله نادانسته جامعه اسلامى ما را با یک بحران فرهنگى و فکرى ژرف و ریشهدار مواجه سازند. در این میان برخى از عالمان و مدیران مراکز آموزشى و پژوهشى و اجرایى کشور به علتسنخیت رشته تخصصى خود با علوم مادى به نحوى غیر صحیح هنوز همانند قرون 18 و 19 اروپا توهم مىکنند که علوم جدید مادى مغرب زمین داراى ارزشى مطلق و کاملا عینى مىباشد در حالى که در قرن حاضر برخلاف پندار بسیارى از آنها که سعى در تفسیر نامتعادل میان دین و حقایق ماورالطبیعى بر اساس علوم جدید مادى غرب دارند بسیارى از فیزیکدانان و جهان شناسان بزرگ غرب همچون "ماکس پلانگ"، "انیشتین" و خصوصا "جینز" و "ادینگتون" و... سعى کامل در انطباق و تفسیر مبانى علم فیزیک جدید با برخى حقایق متافیزیکى و حتى عرفانى دارند که در اینجا ما تنها به ذکر گفتار یکى از این بزرگان و دانشمندان متعادل و عالیقدر اروپا مبادرت مىورزیم.
4
اندیشه های امام خمینی ( ره )
(3) "از این دورنما ما یک جهان روحانى را در کنار جهان فیزیکى تشخیص مىدهیم" و درست در چنین شرایط فکرى جهان معاصر، برخى متجددان غربگراى داخلى مدعى اقتباس فرهنگ و الگوى توسعه نامتعادل معاصر جهانى مىباشند و به این وسیله دانشگاهها و مراکز پژوهشى کشور را علیرغم برخى پیشرفتهاى علمى و فنى اخیر که اصلاح و تکمیل آن بصورت متعادل وهمه جانبه بسیار ارزشمند و مغتنم مىباشد با بحرانى فرهنگى مواجه ساختهاند به نحوى که بارها رهبر معظم انقلاب با شکوه از روند کار دانشگاهها و مراکز مربوطه خواستار اسلامى شدن دانشگاهها و مراکز پژوهشى شدهاند و تصریح نمودهاند که سرنوشت آینده کشور بستگى به همین تحقق اسلامى کردن دانشگاهها و مراکز پژوهشى مربوطه دارد. اما در پاسخ به چنین خواستبنیادین و ضرورى بسیارى از مسوولین تصور مىکنند که تنها با صدور چند آییننامه صورى و یا اجرایى و ادارى مىتوان به انجام چنین مسئله خطیر مبادرت ورزید غافل از آنکه مسئله اسلامى شدن دانشگاهها در مرحله نخستبا ایجاد تحولى فرهنگى و فکرى در عرصه علوم فلسفى و دینى و انسانى که خود مىتواند منجر به تحقق توسعهاى همه جانبه در همه عرصههاى فرهنگى، اقتصادى، علمى و سیاسى گردد، ممکن و میسر مىباشد تا به این وسیله کشور اسلامى ما قادر به رفع مشکلات و نیازهاى مادى و همچنین معنوى خود و بلکه امتبزرگ اسلامى گردد تا بتواند در دنیاى به بن بست رسیده و بحرانى و متناقض جهان کنونى که دچار تعارضاتى ریشهاى در همه عرصههاى فلسفى، علمى، اخلاقى، سیاسى و زیست - محیطى استبا پىریزى یک تمدن متعادل و بزرگ اسلامى در آیندهاى نه چندان دور که امروزه سخت مورد نیاز جامعه بشرى است. منادى رهایى بشر از بن بست و بحران موجود در تمدن مبتنى بر پیشرفت و آشوب و یا علم و توحش مدرن معاصر گردد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 36 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
2
?
چکیده :
از بهترین و عالی ترین اعمال دینی ، امر نماز است که اسلام به آن توجه زیادی کرده است و برای آن آثار و فوائد زیادی در آیات و روایات مطرح نموده است ، اگر چه عبادت در تمام ادیان آسمانی وجود دارد و لیکن بهترین و زیباترین نوع عبادت همین نمازیست که در اسلام به شکل و کیفیت خاصی آمده و مسلمانان دعوت به خواندن آن شده اند . در قرآن کریم فلسفه خلقت را عبادت خدای تعالی بیان شده است . که در این راستا نماز نقش مؤثری را ایفا می کند ، زیرا اکمل عبادت خدای تعالی نماز است.
اما علیرغم این همه توجه اسلام به عبادت مخصوصاً نماز ، باز عده ای از مسلمانان به این امر مهم توجهی نداشته و براحتی آن را ترک می کنند و به خاطر بی توجهی آنها هم نسل نوجوان و جوان هم به این امر دینی بسیار مهم بی محبتی می نماید لذا در این رساله به بیان علل و ریشه های بی توجهی به نماز در این قشر پر نیرو و پر تحرک (نوجوان و جوان ) می باشد.
مقدمه :
منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت .
2
?
هر نفسی که فرو می رود ممد حیات است و چون بر می آید مفرّح ذات .
پس در هر نفسی ، دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی ، شکری واجب .
بنده نمی خواهم راجع به فلسفه نماز ، ضرورت نماز ، اهمیت نماز تحقیق کنم چون موضوع برای جامعه ما بسیار روشن و واضح است . از طرف دیگر کتابها و سخنان فراوانی در این باره نوشته و گفته شده و شکل دیگری را در بین این مسائل نمی دانم به ویژه در کشور ی که تاسیس نظام آن بر مبنای دستورات آسمانی و الهی بوده و طبعاً نماز یکی از زیباترین جلوه های این نظام آسمانی است و همه مردم ما هم مسلمانند و در اهمیت و ضرورت نماز مطالبی را می دانند .
اما مسئله و مشکل اصلی چگونگی گسترش و ترویج فرهنگ نماز و اعتلای این فریضه الهی در میان نسل نوجوان و جوان ما است.
به نظر بنده مهمترین عامل تاثیر گذار بر اهتمام و توجه به نماز و ترویج اعتلای این فریضه الهی در سطح کشور بویژه دانش آموزان عزیزمان ، ایمان و باور مسئولان تعلیم و تربیت است به این نکته مسئولان آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت و معلمان و مربیان عزیز و مدیران گرامی تعیین کنند که وظایف آنها فقط یک سری آموزش های کلاسیک نیست که فقط جنبه ای علمی و افزایش دانش آموزان عزیز توجه کنند خواندن و نوشتن و این مفاهیم نظری علمی کلاسیک ، نخستین و ابتدایی ترین وظیفه تعلیم و تربیت است ، این هدف نیست و تنها ما به این حد اکتفا نکنیم .
بلکه رسالت تعلیم و تربیت یک رسالت سه بعدی و همه جانبه است .
3
?
بعد اول : تربیت علمی که باید به آن توجه کنیم . بعد دوم : که مهمترین بعد است و آن تربیت دینی و معنوی و اخلاقی نسل جوان و نوجوان است در حقیقت انسان سازی و آدم سازی وظیفه بزرگ و مهم آموزش و پرورش است . این امر بیشتر ناظر بر این بعد انسانی و روحانی است که باید به آن توجه شود.
بعد سوم : توانمندی سازی نسل جوان به عنوان تربیت یک شهروند است که بتواند زندگی فردی و اجتماعی خودش را دنبال کند. هم تلاش برای اعتلای علمی و دانشی و اطلاعات و آگاهیها و هم تلاش برای رشد استعدادهای معنوی و اخلاقی و دینی نسل جوان و همچنین تلاش برای تربیت اجتماعی نسل جوان و نوجوان از وظایف بسیار مهم تعلیم و تربیت است که باید به آن توجه کند.
این سه بعدی است که می تواند فضای تعلیم و تربیت را بهتر سامان بدهد و جهت گیری ها را ناظر بر همه استعدادهای نسل نوجوان و جوان کند که نگاه یک بعدی باعث رشد سرطانی در ابعاد روحانی و به اصطلاح معنوی فرد نشود. بدیهی است وقتی که این باور در معلمان و مدیرانمان پیدا شد که همان طوری که برنامه ریزی می کنند برای کلاسهای درس و آموزشهای نظری به همین اندازه لااقل و بیشتر از این به خاطر اینکه هویت انسانی بستگی به آن ابعاد روحانی دارد باید ناظر به تربیت معنوی و اخلاقی باشند. این باور و یقین اگر در آنها ایجاد شود ، طبعاً برنامه ریزی ، سپاسگزاری و اهتمام می کند که وقتی تربیت دینی یک رکن شد ، نماز زیباترین تجلی پرستش و عبودیت می شود ، سپس حتماً برای آن برنامه ریزی جدی تری را انجام می دهند .
5
?
رشته ی وابستگی نوجوان و جوان به دنیا باریک تر است و به خدا نزدیک تر . فطرت پاکش ، از پلیدی زدوده است و هنوز به دنیا نیالوده.
پیوندش با خدا استوار است و پیمایش پایدار. اگر جامعه او را نیالاید ، خواستن جز خدا را نمی ستاید. خدا در همان نوجوان و جوان حضور دارد و بر باغ دلش بلور می بارد.
نماز حریم بار است و جوان و نوجوان فارغ از اغیار با او گفتگو می کند و در محراب عبادت یار برای عبودیت دلدار ، قامت می بندد ، قائمه ی حیات را به اقامه ی مناجات می پیوندد.
و از طرفی :
نماز ، زیباترین جلوه نیایش ، میراث همه انبیا الهی و بهترین هدیه آن برای ارتباط خلف به خالق خویش است و زیباترین تجلی نیایش را در سیمای نماز می توان به مشاهده نشست.
از بهترین و عالی ترین اعمال دینی ، امر نماز است که اسلام به آن توجه زیادی کرده است و برای آن آثار و فوائد زیادی در آیات و روایات مطرح نموده است اگر چه عبادت در تمام ادیان آسمانی وجود دارد و لیکن بهترین و زیباترین نوع عبادت همین نمازی است که در اسلام به شکل و کیفیت خاصی آمده و مسلمانان ، دعوت به خواندن آن شده اند.
در قرآن کریم فلسفه خلقت ، عبادت خدای تعالی بیان شده است و در حقیقت فلسفه خلقت جن و انس ، رشد یافتگی الهی و اخلاقی است ، که در این راستا نماز نقش موثری را ایفا می کند ، زیرا اکمل عبادت خدای تعالی نماز است در این رساله علل و ریشه های ترک نماز و راههای گسترش و تعمیق فرهنگ نماز است و مخاطب ما مسلمانانی هستند که علی رغم اعتقاد به خدا و پیغمبر (ص) و دین او ، به امر نماز توجه ندارند و در حقیقت بر خلاف اعتقادات خود عمل می کنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 35 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
اسلام وبرابری انسانها
1
اسلام وبرابری انسانها
1
اسلام وبرابری انسانها
1
اسلام وبرابری انسانها
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 99 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
اسلام و مقتضیات زمان
36
باسمه تعالی
اسلام و مقتضیات زمان
برای روشنفکران مسلمان در عصر ما که از نظر کیفیت زبدهترین طبقات اجتماعی میباشند و از نظر کمیت خوشبختانه قشر قابل توجهی به شمار میروند، مهمترین مسأله اجتماعی «اسلام و مقتضیات زمان» است.
دو ضرورت فوری، مسئولیتی سنگین و رسالتی دشوار بر دوش این طبقه میگذارد. یکی ضرورت شناخت صحیح اسلام واقعی به عنوان یک فلسفة اجتماعی و یک ایدئولوژی الهی و یک دستگاه سازندة فکری و اعتقادی همه جانبه و سعادتبخش، و دیگر ضرورت شاخت شرائط و مقتضیات زمان و تفکیک واقعیات ناشی از تکامل علم و صنعت از پدیدههای انحرافی و عوامل فساد و سقوط.
برای یک کشتی که میخواهد اقیانوسها را طی کند و از قارهای به قاره دیگر برود وجود قطب نما برای جهتیابی و هم لنگر محکم برای محفوظ ماندن و غرق نشدن و زیر پا گذاشتن جزر و مدها ضروری است، همچنانکه شناخت وضع و موقعیت جغرافیایی دریا در هر لحظهای امری حتمی است. ما باید از طرفی اسلام را به عنوان یک راهنمای سفر و یک لنگر محکم و نگهدارنده از غرق شدن در جزر و مدها، و هم شرایط خاص زمان را به عنوان مناطق و منازل بین راه که باید مرتباً به آنها رسید و گذشت کاملاً بشناسیم تا بتوانیم در اقیانوس متلاطم زندگی به سر منزل مقصود برسیم.
2
اسلام و مقتضیات زمان
36
باسمه تعالی
اسلام و مقتضیات زمان
برای روشنفکران مسلمان در عصر ما که از نظر کیفیت زبدهترین طبقات اجتماعی میباشند و از نظر کمیت خوشبختانه قشر قابل توجهی به شمار میروند، مهمترین مسأله اجتماعی «اسلام و مقتضیات زمان» است.
دو ضرورت فوری، مسئولیتی سنگین و رسالتی دشوار بر دوش این طبقه میگذارد. یکی ضرورت شناخت صحیح اسلام واقعی به عنوان یک فلسفة اجتماعی و یک ایدئولوژی الهی و یک دستگاه سازندة فکری و اعتقادی همه جانبه و سعادتبخش، و دیگر ضرورت شاخت شرائط و مقتضیات زمان و تفکیک واقعیات ناشی از تکامل علم و صنعت از پدیدههای انحرافی و عوامل فساد و سقوط.
برای یک کشتی که میخواهد اقیانوسها را طی کند و از قارهای به قاره دیگر برود وجود قطب نما برای جهتیابی و هم لنگر محکم برای محفوظ ماندن و غرق نشدن و زیر پا گذاشتن جزر و مدها ضروری است، همچنانکه شناخت وضع و موقعیت جغرافیایی دریا در هر لحظهای امری حتمی است. ما باید از طرفی اسلام را به عنوان یک راهنمای سفر و یک لنگر محکم و نگهدارنده از غرق شدن در جزر و مدها، و هم شرایط خاص زمان را به عنوان مناطق و منازل بین راه که باید مرتباً به آنها رسید و گذشت کاملاً بشناسیم تا بتوانیم در اقیانوس متلاطم زندگی به سر منزل مقصود برسیم.
2
اسلام و مقتضیات زمان
36
باسمه تعالی
اسلام و مقتضیات زمان
برای روشنفکران مسلمان در عصر ما که از نظر کیفیت زبدهترین طبقات اجتماعی میباشند و از نظر کمیت خوشبختانه قشر قابل توجهی به شمار میروند، مهمترین مسأله اجتماعی «اسلام و مقتضیات زمان» است.
دو ضرورت فوری، مسئولیتی سنگین و رسالتی دشوار بر دوش این طبقه میگذارد. یکی ضرورت شناخت صحیح اسلام واقعی به عنوان یک فلسفة اجتماعی و یک ایدئولوژی الهی و یک دستگاه سازندة فکری و اعتقادی همه جانبه و سعادتبخش، و دیگر ضرورت شاخت شرائط و مقتضیات زمان و تفکیک واقعیات ناشی از تکامل علم و صنعت از پدیدههای انحرافی و عوامل فساد و سقوط.
برای یک کشتی که میخواهد اقیانوسها را طی کند و از قارهای به قاره دیگر برود وجود قطب نما برای جهتیابی و هم لنگر محکم برای محفوظ ماندن و غرق نشدن و زیر پا گذاشتن جزر و مدها ضروری است، همچنانکه شناخت وضع و موقعیت جغرافیایی دریا در هر لحظهای امری حتمی است. ما باید از طرفی اسلام را به عنوان یک راهنمای سفر و یک لنگر محکم و نگهدارنده از غرق شدن در جزر و مدها، و هم شرایط خاص زمان را به عنوان مناطق و منازل بین راه که باید مرتباً به آنها رسید و گذشت کاملاً بشناسیم تا بتوانیم در اقیانوس متلاطم زندگی به سر منزل مقصود برسیم.
2
اسلام و مقتضیات زمان
36
باسمه تعالی
اسلام و مقتضیات زمان
برای روشنفکران مسلمان در عصر ما که از نظر کیفیت زبدهترین طبقات اجتماعی میباشند و از نظر کمیت خوشبختانه قشر قابل توجهی به شمار میروند، مهمترین مسأله اجتماعی «اسلام و مقتضیات زمان» است.
دو ضرورت فوری، مسئولیتی سنگین و رسالتی دشوار بر دوش این طبقه میگذارد. یکی ضرورت شناخت صحیح اسلام واقعی به عنوان یک فلسفة اجتماعی و یک ایدئولوژی الهی و یک دستگاه سازندة فکری و اعتقادی همه جانبه و سعادتبخش، و دیگر ضرورت شاخت شرائط و مقتضیات زمان و تفکیک واقعیات ناشی از تکامل علم و صنعت از پدیدههای انحرافی و عوامل فساد و سقوط.
برای یک کشتی که میخواهد اقیانوسها را طی کند و از قارهای به قاره دیگر برود وجود قطب نما برای جهتیابی و هم لنگر محکم برای محفوظ ماندن و غرق نشدن و زیر پا گذاشتن جزر و مدها ضروری است، همچنانکه شناخت وضع و موقعیت جغرافیایی دریا در هر لحظهای امری حتمی است. ما باید از طرفی اسلام را به عنوان یک راهنمای سفر و یک لنگر محکم و نگهدارنده از غرق شدن در جزر و مدها، و هم شرایط خاص زمان را به عنوان مناطق و منازل بین راه که باید مرتباً به آنها رسید و گذشت کاملاً بشناسیم تا بتوانیم در اقیانوس متلاطم زندگی به سر منزل مقصود برسیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 38 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
مقایسه دکترین منجیگرایی در اسلام و مسیح
سیدمحمدعلی آلعلی
تشکیل جامعهای که معیارهای معنوی و انسانی بر آن حاکم باشد، رسیدن به جهانی که در آن ستم مفهوم نداشته باشد و ستمگر و ستمدیدهای نباشد و استبداد بر مردمان و سرنوشت آنان مسلط نباشد، از دیرباز آرزوی بشر بوده است.
تشکیل جامعهای که معیارهای معنوی و انسانی بر آن حاکم باشد، رسیدن به جهانی که در آن ستم مفهوم نداشته باشد و ستمگر و ستمدیدهای نباشد و استبداد بر مردمان و سرنوشت آنان مسلط نباشد، از دیرباز آرزوی بشر بوده است.
از زمانی که افلاطون، مدینه فاضله را بیان نمود، تا قرنها بعد که این اندیشه به صورت «آرمانشهر» در آثار فیلسوفان تجلی میکند، تصویرهای گوناگونی از این اندیشه مشهود است. تصویر شهرهای آرمانی در آثار اندیشمندان، بازتابی از اندیشههای بشر محروم و ستمکشیدهای است که با پروراندن چنان اندیشههایی در ذهن خویش، خود را تسلّی میدهد و تلخیهای حال را به امید رسیدن به خوشیهای آینده پذیرا میشود.[1]
جامعه شناسی جدید، این اندیشه را در مفهوم مذهبی آن، یکی از مکتبهای اجتماعی میداند که بر مبنای نصوص دینی، معتقد است در پایان جهان، نجاتدهندهای ظهور خواهد کرد و جهانی بیاندوه و خالی از ستم را خواهد ساخت.
چون قدیمیترین اسناد طرح این مسئله، کتابهای آسمانی است، باید تجلیهای این اندیشه را در مکتبهای فلسفی و اجتماعی، پوششهای ثانوی و مادی این اندیشه دینی و الهی دانست.[2] دل بستن به جهانی روشن و تصویر دورنمایی از مدینه فاضله در ادیان، نه جنبه خیالی دارد (آنگونه که در آرمان شهرهای فیلسوفان دیده میشود) و نه جنبه فردی (چنانکه نزد عارفان و زاهدان تجلی مییابد). در اینجا سخن از شهری محدود با دروازههای بسته و برجهای بلند و دیوارهای خاردار نیست، بلکه گفتوگو از جهانی پهناور است که سراسر گیتی را فرا میگیرد؛ با افقی گسترده و بیانتها که در رأس آن، گردانندهای پاکسیرت و به دور از بدیها و سستیهای اخلاقی حاکم است.[3]
2
آینده در ادیان کاملاً روشن مینماید؛ جهان جز به سود ستمدیدگان و رنج کشیدگان مؤمن پایان نمیپذیرد:
أَنَّ الأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ؛[4]
وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا f.[5]
در ادیان، از آیندهای امیدبخش در جامعهای سرشار از عدالت و معنویت گفتوگو میشود که بر اساس نظامی الهی به رهبری مردی خدایی تشکیل میگردد. وی از هوسها و امیال پست فرمانروایان ستمگر پاک است و با عالم ملکوت پیوندی عمیق دارد. اعضای این جامعه نیز مردمی وارسته و آراسته به زیورهای اخلاقی هستند؛ مردمانی که اطاعت و فرمانبری از رهبر الهی خود را عبادت میشمارند.
4
ادیان، حکومت آخرالزمان و منجی را در ارتباط با دستگاه خدایی میبینند. از اینرو، ظهور موعود و تشکیل جامعه مطلوب، تجسم آموزههای ادیان و پیامبران و اولیای الهی تلقی میشود و پایانبخش رنج و درد نوع بشر و برپایی جامعهای پر از عدل و داد و نورانیت و معنویت اعلام میگردد.
الف) منجیگرایی در مسیحیت
امید بستن به جهانی نورانی که در آن، آدمی به همه خواستهای خود برسد و از تمامی گناهان پاک و از همه دلبستگیهای مادی رهایی یابد و نیز ایمان به نجاتدهندهای که برآوردهکننده این آرزوها باشد، در کتاب مقدس آشکارا دیده میشود.
کلیسای اولیه نیز به تبیین رجعت و نجاتبخشی مسیح، علاقه فراوانی داشت. رسولان منتظر بودند که مسیح در عصر آنان ظهور کند و نسلهای بعدی نیز همین امید باشکوه را حفظ کردند. این انتظار طاقتفرسا تا قرن سوم میلادی به شدت ادامه داشت، ولی از زمان امپراتوری کنستانتین و ایمان آوردن او به مسیحیت و کم شدن سختیها و مصیبتهای مسیحیان (قرن چهارم میلادی)، بازگشت و ظهور مسیح کمکم به فراموشی سپرده شد.
گفتنی است در قرنهای اخیر، در کلیساها دوباره بر این حقیقت تأکید میشود و در مواردی هنوز غفلتها و مخالفتهایی وجود دارد، ولی علاقه به این آموزه کتاب مقدس رو به افزایش است. روزانه میلیونها مسیحی دیندار این دعا را زمزمه میکنند که: «آمین، بیا ای خداوند عیسی».[6]
4
1. اهمیت این آموزه در مسیحیت
کتاب مقدس، به موضوع نجات و بازگشت دوباره مسیح اهمیت فروانی میدهد. رجعت مسیح، در عهد جدید بیش از سیصد بار آمده است و چندین باب کامل، به این موضوع اختصاص دارد.[7]
برخی از رسالههای عهد جدید نیز به این موضوع مربوط است.[8] بنابراین، میتوان گفت این آموزه از مهمترین آموزههای مسیحیت به شمار میرود.
هنری تیسن مینویسد:
درک صحیح رجعت مسیح، کلید کتاب مقدس میباشد. بدون درک صحیح رجعت مسیح، نخواهیم توانست بسیاری از تعالیم و آیینهای مقدس و وعدهها و نمونههای کتاب مقدس را درک نماییم. مثلاً اینکه مسیح هم پیامبر، هم کاهن و هم پادشاه است، بدون درک رجعت قابل فهم نیست.
... در آیات زیادی، مسیحیان تشویق شدهاند که برای بازگشت مسیح آماده باشند و از این حقیقت تسلی پیدا کنند و ضعیفان را برای این حقیقت تقویت نمایند، سختیها را تحمل کنند و اعتماد خود را حفظ نمایند؛ زیرا خداوند به زودی مراجعت خواهد کرد و برای منتظران خود برکت و اجر و پاداش خواهد آورد.[9]